پهره: اخبار بلوچستان و جهان

گلچینی از آهنگهای آرام قدیمی و جدیدآهنگهای بسیار زیبا و دلنشین که شنیدنش باعث آرامبخشی دلها میگردد

پهره: اخبار بلوچستان و جهان

گلچینی از آهنگهای آرام قدیمی و جدیدآهنگهای بسیار زیبا و دلنشین که شنیدنش باعث آرامبخشی دلها میگردد

آدرس جدید روزنامه پهره

آدرس جدید روزنامه پهره 

با سلام و عرض ادب خدمت دوستان ارجمندم به آگاهی عموم می رسا نیم که وبلاگ جدید پهره بعنوان پایگاه رسمی اینجانب خسرو ملازهی و کریم بلوچ- تهل نیست. وبلاگ جدید پهره متعلق به آقای مهیم بلوچ می باشد که بعد از خذف وبلاگ اصلی پهره آنرا با همین آدرس ساخته اند .بنده آقای مهیم بلوچ را نمی شناسم و بدون اجازه ما اسم وبلاگ پهره را کپی کرده است. این کپی برداری های غیر اخلاقی می باشد .ماهیچ گونه مسئولیتی درقبال مطالب این وبلاگ جدید نداریم سپاس و صد افتخار به شما عزیزان
خسرو ملازهی
آدرس جدید روزنامه پهره 

http://pahra2011.blogsky.com//

Yasir Jamal balochi song Tai Chamme

درد بی‌برای با صدای محمدخانی

درد بی‌برای با صدای محمدخانی





Niyaz (ﻧﻴﺎﺯ)

 

Niyaz  (ﻧﻴﺎﺯ)

گرامی باد یاد ابراهیم منصفی که چه استثنایی می‏خواند. گاهی این دل

 گرامی باد یاد ابراهیم منصفی که چه استثنایی می‏خواند. گاهی این دل آدم چه بد می‏گیرد.

فریاد

فریاد

خانه ام آتش گرفته ست, آتشی جانسوز.

هر طرف می سوزد این آتش,

پرده ها و فرش ها را, تارشان با پود.

من به هر سو میدوم گریان,

در لهیب آتش پر دود ؛

 

وزمیان خنده هایم, تلخ,

و خروش گریه ام, ناشاد,

از درون خسته سوزان,

می کنم فریاد, ای فریاد! ای فریاد!

 

خانه ام آتش گرفته ست, آتشی بی رحم.

همچنان می سوزد این آتش,

نقش هائی را که من بستم بخون دل,

بر سرو چشم در و دیوار,

در شب رسوای بی ساحل.

 

وای بر من, سوزد و سوزد

غنچه هائی را که پروردم بدشواری.

در دهان گود گلدان ها,

روزهای سخت بیماری.

 

از فراز بام هاشان, شاد,

دشمنانم موذیانه خنده های فتحشان بر لب,

بر من آتش بجان ناظر.

در پناه این مشبک شب.

من بهر سو میدوم, گریان از این بیداد.

می کنم فریاد, ای فریاد! ای فریاد!

 

وای بر من, همچنان می سوزد این آتش

آنچه دارم یادگار و دفتر و دیوان؛

وآنچه دارد منظر و ایوان.

من بدستان پر از تاول

اینطرف را می کنم خاموش,

وز لهیب آن روم از هوش؛

زآن دگر سو شعله برخیزد, بگردش دود.

تا سحرگاهان, که میداند, که بود من شود نابود.

خفته اند این مهربان همسایگانم شاد در بستر,

صبح از من مانده بر جا مشت خاکستر؛

وای, آیا هیچ سر بر می کنند از خواب,

مهربان همسایگانم از پی امداد؟

سوزدم این آتش بیدادگر بنیاد.

می کنم فریاد, ای فریاد! ای فریاد!  

 شعر از احوان ثالث

 

Shout فریاد - استاد شجریان

Shout  فریاد - استاد شجریان

 

 

صیاد

Sayyad - Eftekhari 

 
 صیاد
 
چون صید به دام تو به هر لحظه شکارم
ای طرفه نگارم
از دوری صیاد دگر تاب ندارم
رفتست قرارم
چون آهوی گمگشته به هر گوشه دوانم
تا دام در آغوش نگیرم نگرانم

از ناوک مژگان چو دو صد تیر پرانی
بر دل بنشانی
چون پرتو خورشید اگر رو بکشانی
وای از شب تارم
در بند و گرفتار بر آن سلسله مویم
از دیده ره کوی تو با اشک بشویم
با حال نزارم
با حال نزارم

برخیز که داد از من بیچاره ستانی
بنشین که شرر در دل تنگم بنشانی
تا آن لب شیرین به سخن باز گشایی
خوش جلوه نمایی
ای برده امان از دل عشاق کجایی
تا سجده گذارم
تا سجده گذارم

گر بوی تو را باد به منزل برساند
جانم برهاند
ور نه ز وجودم اثری هیچ نماند
جز گرد و غبارم
جز گرد و غبارم

- تا کی به تمنای وصا...

 

Mokhtabad - Tamanaye vesal - تا کی به تمنای وصال تو یگانه 

 
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
خواهد که سرآید غم هجران تو یا نه
ای تیره غمت را دل عشاق نشانه
جمعی به تو مشغول و تو غایب زمیانه
رفتم به در صومعه عابد و زاهد
دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد
در میکده رهبانم و در صومعه عابد
گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد
یعنی که تو را می طلبم خانه به خانه
روزی که برفتند حریفان پی هر کار
زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمار
من یار طلب کردم و او جلوه گه یار
حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار
او خانه همی جوید و من صاحب خانه
هر در که زنم صاحب آن خانه تویی تو
هر جا که روم پرتو کاشانه تویی تو
در میکده و دیر که جانانه تویی تو
مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو
مقصود تویی ...کعبه و بتخانه بهانه
بلبل به چمن زان گل رخسار نشان دید
پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید
عارف صفت روی تو در پیر و جوان دید
یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید
دیوانه منم ..من که روم خانه به خانه
عاقل به قوانین خرد راه تو پوید
دیوانه برون از همه آئین تو جوید
تا غنچهء بشکفتهء این باغ که بوید
هر کس به بهانی صفت حمد تو گوید
بلبل به غزل خوانی و قمری به ترانه
بیچاره بهایی که دلش زار غم توست
هر چند که عاصی است ز خیل خدم توست
امید وی از عاطفت دم به دم توست
تقصیر "خیالی" به امید کرم توست
یعنی که گنه را به از این نیست بهانه 

"شیخ بهایی"

ادامه مطلب ...

ای ساربان آهسته ران

گوگوش (1) by hossinihossin25  

 

ای ساربان آهسته ران  

 

ای ساربان آهسته رو کآرام جانم می​رود
وان دل که با خود داشتم با دلستانم می​رودگویی
من مانده​ام مهجور از او بیچاره و رنجور از او
گویی که نیشی دور از او در استخوانم می​رود
گفتم به نیرنگ و فسون پنهان کنم ریش درون
پنهان نمی​ماند که خون بر آستانم می​رود
محمل بدار ای ساروان تندی مکن با کاروان
کز عشق آن سرو روان گویی روانم می​رود
او می​رود دامن کشان من زهر تنهایی چشان 
دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم می​رود