پهره: اخبار بلوچستان و جهان

گلچینی از آهنگهای آرام قدیمی و جدیدآهنگهای بسیار زیبا و دلنشین که شنیدنش باعث آرامبخشی دلها میگردد

پهره: اخبار بلوچستان و جهان

گلچینی از آهنگهای آرام قدیمی و جدیدآهنگهای بسیار زیبا و دلنشین که شنیدنش باعث آرامبخشی دلها میگردد

صیاد

Sayyad - Eftekhari 

 
 صیاد
 
چون صید به دام تو به هر لحظه شکارم
ای طرفه نگارم
از دوری صیاد دگر تاب ندارم
رفتست قرارم
چون آهوی گمگشته به هر گوشه دوانم
تا دام در آغوش نگیرم نگرانم

از ناوک مژگان چو دو صد تیر پرانی
بر دل بنشانی
چون پرتو خورشید اگر رو بکشانی
وای از شب تارم
در بند و گرفتار بر آن سلسله مویم
از دیده ره کوی تو با اشک بشویم
با حال نزارم
با حال نزارم

برخیز که داد از من بیچاره ستانی
بنشین که شرر در دل تنگم بنشانی
تا آن لب شیرین به سخن باز گشایی
خوش جلوه نمایی
ای برده امان از دل عشاق کجایی
تا سجده گذارم
تا سجده گذارم

گر بوی تو را باد به منزل برساند
جانم برهاند
ور نه ز وجودم اثری هیچ نماند
جز گرد و غبارم
جز گرد و غبارم

- تا کی به تمنای وصا...

 

Mokhtabad - Tamanaye vesal - تا کی به تمنای وصال تو یگانه 

 
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
خواهد که سرآید غم هجران تو یا نه
ای تیره غمت را دل عشاق نشانه
جمعی به تو مشغول و تو غایب زمیانه
رفتم به در صومعه عابد و زاهد
دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد
در میکده رهبانم و در صومعه عابد
گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد
یعنی که تو را می طلبم خانه به خانه
روزی که برفتند حریفان پی هر کار
زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمار
من یار طلب کردم و او جلوه گه یار
حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار
او خانه همی جوید و من صاحب خانه
هر در که زنم صاحب آن خانه تویی تو
هر جا که روم پرتو کاشانه تویی تو
در میکده و دیر که جانانه تویی تو
مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو
مقصود تویی ...کعبه و بتخانه بهانه
بلبل به چمن زان گل رخسار نشان دید
پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید
عارف صفت روی تو در پیر و جوان دید
یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید
دیوانه منم ..من که روم خانه به خانه
عاقل به قوانین خرد راه تو پوید
دیوانه برون از همه آئین تو جوید
تا غنچهء بشکفتهء این باغ که بوید
هر کس به بهانی صفت حمد تو گوید
بلبل به غزل خوانی و قمری به ترانه
بیچاره بهایی که دلش زار غم توست
هر چند که عاصی است ز خیل خدم توست
امید وی از عاطفت دم به دم توست
تقصیر "خیالی" به امید کرم توست
یعنی که گنه را به از این نیست بهانه 

"شیخ بهایی"

ادامه مطلب ...

ای ساربان آهسته ران

گوگوش (1) by hossinihossin25  

 

ای ساربان آهسته ران  

 

ای ساربان آهسته رو کآرام جانم می​رود
وان دل که با خود داشتم با دلستانم می​رودگویی
من مانده​ام مهجور از او بیچاره و رنجور از او
گویی که نیشی دور از او در استخوانم می​رود
گفتم به نیرنگ و فسون پنهان کنم ریش درون
پنهان نمی​ماند که خون بر آستانم می​رود
محمل بدار ای ساروان تندی مکن با کاروان
کز عشق آن سرو روان گویی روانم می​رود
او می​رود دامن کشان من زهر تنهایی چشان 
دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم می​رود